یک بیماری به نام ترس از بیماری
به گزارش تور سریلانکا، روزنامه جام جم: اگر سری به بیمارستان ها بزنید، با جمعیت زیادی از بیماران روبرو خواهید شد که برای درمان مراجعه نموده اند. در میان این افراد گاهی می توان افرادی را مشاهده کرد که واقعا بیمار نیستند و تنها وسواس بیماری دارند و مدام از این دکتر به آن دکتر می نمایند تا بتوانند این توهم خود را فروبنشانند.
در نقطه مقابل آنها هم کسانی هستند که به رغم بیمار بودن، حتی حاضر نمی شوند از کنار مرکز درمانی عبور نموده و یک قرص مصرف نمایند. دکتر بدری السادات بهرامی، روان شناس در گفت وگو با جام جم، به بیان ابعاد شخصیتی این افراد و راه کارهای درمانی پرداخته است.
یکی از انواع وسواس های فکری، وسواس بیماری یا ترس بیمارگونه از بیمار شدن است. این افراد همواره تصور می نمایند به بیماری لاعلاجی مبتلا هستند و به همین علت به طور مداوم به پزشکان متعدد مراجعه می نمایند. این افراد معمولا از نظر پزشکان سالم هستند اما آنها را وادار می نمایند برایشان انواع آزمایش ها، سونوگرافی، تصویربرداری و... تجویز نمایند. بعد از اعلام نتیجه آزمایش ها که سالم بودن آنها اثبات می گردد، تا چند روز می پذیرند که بیمار نیستند اما بعد از چند روز دوباره این وسواس فکری به سراغشان می آید.
افراد همواره بیمار
این افراد معمولا به خاطر وسواسی که دارند به برنامه ها و اخبار پزشکی و مجلات پزشکی علاقه دارند و آنها را دائم دنبال می نمایند و اگر علامتی از بیماری هایی را که در آن برنامه ها معرفی می شوند، در خود مشاهده نمایند، آن بیماری و علائمش را به خود نسبت می دهند و به طور جدی به پزشک متخصص مراجعه می نمایند. فکر این افراد به علت وسواس فکری شدیدی که دارند، مدام در حال ساخت بیماری های نو است. در بیشتر موارد، ترس از مردن مهم ترین عاملی است که این وسواس را به جان بیماران می اندازد و با شبیه سازی فکری بیماری، وادار می شوند تا با مراجعات متعدد به پزشکان مختلف، فکرشان را آرام نمایند که متأسفانه این آرامش خیلی دوام نمی آورد.
درمان بیماران فکری
یکی از روش هایی که می توان این قبیل بیماران را درمان کرد، روش غرقه سازی است؛ به طوری که باید آنها را در ترس خودشان غرق کنیم. به عنوان مثال، در بیماری که مدام به خاطر ترس از بیماری به پزشکان مختلف مراجعه می نماید، بهتر است با حرف زدن بفهمانیم که زندگی فعلی او که مدام به ترس از بیماری می گذرد، شاید بدتر و عذاب آورتر از مرگ باشد. این نوع غرق کردن در ترس، بیمار را به فکر وامی دارد و از جایی به بعد تصمیم می گیرد با شرایط کنار بیاید و این وسواس فکری را تمام کند. در کنار این روش، می توان از روش های مختلفی چون دارودرمانی و مشاوره هم استفاده کرد.
بیماران الکی نگران
برخی افراد هستند که در مراحل رشد خود، یاد گرفته اند تنها از راه تمارض و جلب ترحم، توجه دیگران را به خود معطوف نمایند. این افراد معمولا جزو کسانی هستند که همواره ناله مریضی شان به راه است و همواره از درد و بیماری شکایت دارند. این افراد شاید در ظاهر آگاهانه تمارض می نمایند ولی از آنجا که ریشه ترس و اضطراب جدایی و طرد شدن در وجود آنها نهادینه شده، عوارض آن در قالب بیماری های جسمی بروز می نماید. این حالت کاملا با وسواس فکری بیمار شدن فرق دارد و کاملا نوعی تمارض به بیماری به منظور جلب توجه دیگران محسوب می گردد که آنقدر به این تمارض ادامه می دهند تا در دنیای واقعی این دردها به سراغش می آید. تشخیص این دو بیماری از نظر بالینی کاملا فرق دارد و درمان متفاوتی را هم می طلبند.
در روبروه با این قبیل بیماران، معمولا از خانواده های آنها می خواهیم که هر وقت آغاز به تمارض و اعلام بیماری می نمایند، از آنها فاصله بگیرند و آنها را طرد نمایند و هربار که اعلام بیماری نمی نماید، به او توجه نمایند و تا می توانند به او عشق بورزند و محبت نمایند تا یاد بگیرد اعلام بیماری، باعث دور شدن اطرافیانش از او می گردد و برعکس، وقتی اعلام سلامت می نمایند، دیگران را به خود جذب می نمایند.
مشکل این قبیل افراد معمولا با روش خاموش سازی در مشاوره رفع می گردد. در صورتی که این شیوه به کار نیاید و مؤثر واقع نگردد، شیوه های دیگری را به فرد بیمار و اطرافیانش می آموزیم. اغلب در این قبیل بیماران ابتدا باید اضطراب آنها را یا به وسیله رابطه و درمان اعتماد به نفس یا به وسیله دارودرمانی درمان کرد.
ولی معمولا این افراد تا زمانی که رابطه ای که برقرار می نمایند به آنها اعتماد به نفس ندهد، به تمارض خود ادامه می دهند چرا که از همان کودکی راه دیگری برای برقراری ارتباط یاد نگرفته اند؛ به عنوان مثال نیاموخته اند که به وسیله خوش مشرب بودن با همسر ارتباط برقرار نمایند و به او نزدیک شوند و لزومی ندارد که فقط به بیماری تمارض نمایند و از این راه بخواهند توجه همسر را به خودش جلب نمایند. ما گاهی به این قبیل افراد شیوه های مناسب برای برقراری رابطه مناسب را یاد می دهیم و تنها با همین راه می توانیم آنها را درمان کنیم.
تا به حال دکتر نرفته ام
در این میان، افرادی هم هستند که از همان کودکی از هرگونه درمان، پزشک، بیمارستان و هر آن چیزی که به دارو و درمان و محیط درمانی ربط داشته باشد، فراری هستند و ترس بیمارگونه دارند. این ترس در واقع در مراحل رشد این افراد ایجاد شده به طور مثال، والدین برای این که کودک کاری را انجام ندهد، او را از پزشک و آمپول و دارو می ترسانند که این ترس تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا می نماید و به نوعی ترس بیمارگونه تبدیل می گردد و در فکر این افراد این گونه ثبت می گردد که به طور کلی درمان ترس آور است.
معمولا جزو افتخارات این گروه از افراد است که تابه حال دکتر نرفته و حتی یک قرص هم نخورده اند چون همواره در فکرشان این گونه تصور می نمایند که پزشکان افرادی هستند که دیگران را اذیت و آزار می دهند و داروها سمومی هستند که برای از بین بردن انسان ساخته شده اند. این افراد در صورتی که بیمار شوند، اقدامی در زمینه درمان انجام نمی دهند و به شدت نسبت به مراجعه به پزشک و مصرف دارو مقاومت نشان می دهند.
معمولا اطرافیان این افراد، برای درمان بیماری آنها با مشکل روبرو می شوند و چاره ای ندارند جز این که به تنهایی به پزشک مراجعه نمایند و علائم بیماری را اطلاع دهند و داروی مناسب را دریافت نموده و با ریختن دارو در غذا، دارو را به آنها بخورانند. دارو خوراندن به این بیماران بسیار کار دشواری است و باید به گونه ای این کار انجام گردد تا بیمار متوجه نگردد وگرنه از این کار خودداری می نماید.
ترس بیمارگونه از کادر درمانی و پزشک و بیمارستان و دارو، جزو اختلالات اضطرابی به شمار می رود و باید ابتدا اضطراب مبتلایان را درمان کرد. گاهی مجبور می شویم اضطراب آنها را به طور پنهان و با یاری خانواده و اطرافیان درمان کنیم و بدون اطلاع به آنها دارو بخورانیم تا درمان شوند.
این افراد معمولا در مقابل مشاوره هم مقاومت می نمایند اما در صورتی که حداقل مشاوره را هم بپذیرند، با طی مراحل مشاوره می توان آنها را به مرور درمان کرد تا ترس آنها از بین برود. در واقع، زمانی که ترس این افراد به وسیله مشاوره درمان می گردد، به مرور برای طی مراحل درمان بیماری خود مراجعه می نمایند و ترس آنها از دارو و درمان هم از بین می رود. یکی از انواع وسواس های فکری، وسواس بیماری یا ترس بیمارگونه از بیمار شدن است.
این افراد همواره تصور می نمایند به بیماری لاعلاجی مبتلا هستند و به همین علت به طور مداوم به پزشکان متعدد مراجعه می نمایند. این افراد معمولا از نظر پزشکان سالم هستند اما آنها را وادار می نمایند برایشان انواع آزمایش ها، سونوگرافی، تصویربرداری و... تجویز نمایند. بعد از اعلام نتیجه آزمایش ها که سالم بودن آنها اثبات می گردد، تا چند روز می پذیرند که بیمار نیستند اما بعد از چند روز دوباره این وسواس فکری به سراغشان می آید.
پ
منبع: برترین ها